دانلود pdf


فراخوان برای عدالت 
 کارن و آفرین را آزاد کنید

کارن وفاداری و همسرايشان آفرین نیساری پس از دستگيرى در فرودگاه مهرآباد، بعد از یک سال و نیم  حبس در زندان اوین، در بهمن ماه ٩٦، براساس یک سری اتهامات ساختگی و در دادگاهی غیر علنی هر یک به ترتیب به  ۲۷ و۱۶ سال حبس، صدها ضربه شلاق، جریمه نقدی و مصادره اموال به نفع سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران محکوم شدند.

به نظر می آید که داستان بازداشت حبس و محکومیت کارن و آفرین، این زوج نیکوکاروخوشنام،  که قریب دو سال از آن می گذرد، تمامی ندارد. دستگاه امنیتی-قضائی ایران طبق روال معمول، محکومیت های مضاعف، یا دابل جپردی، را اعمال می کند. پس از مبرا شدن از اتهامات دروغین "جاسوسی"، و "شناسایی و جذب جاسوس"، و "همکاری با دولت های خارجی علیه منافع ایران" آنان را به اتهام بی پایه " اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی" (قانون مجازات اسلامی  ماده ۶۱۰ قانون کیفری) محکوم می کند. هر تبعه دو گانه ای می تواند در معرض این اتهام ساختگی متحمل بازداشت و حبس باشد. این اتهام کاربرد گسترده ای در نظام قضایی ایران داشته و علیه افراد بی گناه به کار گرفته می شود  و حکم آن ۲ تا ۵ سال است، اما، کارن را برای همین اتهام به ۷ سال و نیم زندان محکوم کرده اند.

 همچنین قاضی دادگاه کارن، بر اساس ماده ۹۸۹ قانون مدنی، به جا مانده از دوران شاهنشاهی، نه تنها تابعیت آمریکایی او را لغو می کند بلکه، حکم مصادره و فروش کلیه اموال منقول و غیر منقول آنان را نیز صادر می کند. با استفاده از این قانون حکومت راه از بین بردن اقلیت های دینی را تسریع می کند.

دادستان تهران در کنفرانس خبری خود در بهمن ماه ۱۳۹۶ اظهار کرد،  کارن اولین تبعه دو گانه ای است که بر پایه ماده ۹۸۹ قانون مدنی محکوم می شود. کارن پس از محکومیتش از زندان می گوید، "هیچ کس در باره این قانون تا این لحظه نمی دانست. این اتهام حتی در زمان بازداشت هم به من زده نشد." و حال که آنها در انتظار برقراری دادگاه تجدید نظر، که تا به حال ۳ باردر روز تعیین شده تشکیل نمی شود و موکول اعلام شده است با وارد آوردن  اتهام جدید "استحاله فرهنگی" و تعقیب مشی دابل جپردی دنبال می شود. اتهامائی  که البته ربطی به کارن و آفرین ندارد، این اتهامات را می توان به هرکس با هرنوع زندگی ربط داد.

بازداشت تکان دهنده وحبس غيرقانونى کارن وفاداری و آفرین نیساری
رفتار با کارن و آفرین پس از بازداشت و در طول مدت حبس مشابه رفتار تمامی دستگاه های امنیتی سرکوبگر است: سلول انفرادی، انزوا و فشار با استفاده از شیوه های پلیسی و موجی از اتهامات ساختگی  برای شکستن زندانیانی که هیچ عمل خلافی انجام نداده اند برای تن دادن به هر جرمی. سپاه پاسداران از تمامی شیوه ها و روش های نامشروع در جریان بازجویی ها برای متهم کردن این زوج به "جاسوسی" استفاده کرده است. این اتهامات از اتهام ساختگی سفر به اسرائیل، که حقیقت ندارد، تا اتهام بی پایه "جاسوسی"، "شناسایی و جذب جاسوسان" و "همکاری با دولت های خارجی علیه منافع ایران" پیش رفت که ماجرای ورود متهمین به بازداشتگاه های امنیتی فعلی در کشور است؛ از این طریق فشار حداکثر به زندانی وارد می گردد، اتهام های بی اساس ایراد می شود که هدف از آن  شکستن زندانی از طریق تهدید و ارعاب است. در پرده بعدی اتهامات، سپاه پاسداران، سپس، تلاش کرد کارن را به "پولشویی" و تخریب در نظام مالی کشور که حکم آن اعدام است متهم کند، که کاملا بی پایه است. این اتهام ساختگی که هیچ شواهدی برای آن وجود ندارد، نیز پس گرفته می شود. سپس اتهام دروغین نگهداری اجناس عتیقه نيز به این زوج زده شد. به گفته کارن مجازات نگهداری عتیقه اعدام است و " این اتهام نیت سپاه پاسداران را برای اعدام من از همان لحظه بازداشت نشان می دهد." این اتهام، نیز، پس از آن که گزارش کارشناسان نشان داد که کوزه شکسته در خانه کارن و آفرین هیچ ارزشی به غیر از یک کوزه شکسته ندارد، پس گرفته شد.

سپاه پاسداران خانم آفرین نیساری را در طول بازجویی ها تحت فشار شدید قرار داد که اعتراف کند همسرش کارن برای سازمان های جاسوسی خارجی کار می کند که حکم آن اعدام است. اتهام جاسوسی هم به سنگ خورد. از آفرین  خواستند در میان سفرای خارجی در ایران که گهگاهی مشتریان گالری او بودند، برای دستگاه امنیتی ایران جاسوسی کند. آفرین حاضر به همکاری با دستگاه امنیتی سپاه نشد. 

دستگاه امنیتی و دادگاه انقلاب، نهایتا، کارن را به اتهام دروغین "تبانی برای توطئه علیه امنیت ملی" محکوم کرد. اتهامی که نیازی به شواهد ندارد. این اتهام ساختگی علیه کارن می تواند علیه هر کسی ایراد شود زیرا اثبات آن اصلا نیاز به شواهد و اعمال متهم ندارد، بلکه تنها "نیت متهم"، آن هم، به تشخیص قاضی و دادستان 
برای صدور محکومیت کفایت می کند. 

کارن و آفرین دو شهروند آزاده، بدون هیچ وابستگى به کار دولتی ويا ان-جى- او هستند كه به روال معمول در تهران زندگی مي كردند. کارن یک ایرانی است که تابعیت ایالات متحده را نیز دارد. آفرین به همین ترتیب دارای اقامت دائم از ایالات متحده می باشد. کارن زرتشتی و آفرین از خانواده ای مسلمان است. آفرین آرشیتکت وموسس گالری هنری "آن" است که مطابق با جوازهای معمول با ضوابط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کرد، اما، در پی بازداشت آن را مهروموم می کنند.

آفرین نیساری که نزدیک به دو سال پیش (امرداد ماه ۱۳۹۵) برای شرکت در یک نمایشگاه هنری دراروپا به فرودگاه تهران رفته بود توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت می شود. آفرین را مجبور می کنند با کارن تماس بگیرد. سپس سپاه پاسداران کارن را نیز بازداشت می کند. از آن زمان این دو در زندان اوین محبوسند.
 نحوه بازداشت و حبس کارن و آفرین بیانگر روال و رفتارغیرقانونی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران با شهروندان بیگناهیست که سرگرم زندگی روزمره خود هستند. حداقل انتظار از روال قانونی، احضار و تفهیم اتهام به شهروند از سوی مقام یا دستگاه قضائی است. کارن از جانب خود و همسرش می نویسد: امید به داوری، عدالت، حکم قانون و یا استقلال نظام قضایی در ایران توهمی بیش نبود.

پرده دیگر اتهامات ماموران سپاه پاسداران با برچسب "خانه فساد" به خانه و زندگی کارن وآفرین است و تحت این پاپوش دوزی اموال و زندگی این زوج را تاراج می کنند. از مایملک شخصی آنان چیزی بجا نمی ماند. تمام هستی و نیستی کارن و آفرین از منزلشان ضبط گردیده و از آلبوم عکس تا جواهرات شخصی آفرین و البسه و هر چیزی که در خانه موجود است، غارت می شود. شناسنامه ها، گذرنامه ها و حساب و اسناد بانکی آن ها را ضبط می کنند. آثار هنری را پاره ومجسمه ها را می شکنند. متعلقات شخصی، هر چه دارای ارزشی حتی ناچیز بود تصاحب کردند. آنها را به اتهام داشتن مشروبات الکلی، "سی دی های نامناسب"، "آثار هنری مبتذل"، "آثار هنری مغایر با ارزش های اسلامی"، "ورق بازی"و "ویدیوهای فمینیستی"  در منزل محکوم به حبس و ضربات شلاق می کنند. انگار اقلیت های دینی موظف هستند آثار هنری شیعه را در منازل خود نصب کنند. ماموران آن ها را برای سبک و روال زندگی خصوصیشان، که کسی حق ورود ودخالت به آن را ندارد، متهم می کنند.

تهاجم، تفتيش، و ضبط اموال به سبب تابعیت دوگانه محصول دعواهای داخلی هیات حاکم و مشی حکومتی به اصطلاح "مبارزه با استکبار" در سنوات اخیر پس از برجام و اِعمالِ مشی دولت جهت شرکت در جنگ های داخلی عراق و سوریه تحت شعار "جنگ علیه ترور" اشاعه شده از سوی واشنگتن است. زمانی که تعداد بازداشت های غیرموجه از سوی دستگاه امنیتی-قضائی فزونی می گیرد. خار این دعوا در میان هیات حاکم بر سر پول ، طبق معمول، به چشم ضعیف ترین افراد جامعه، که اقلیت ها هستند، فرو مي رود كه اینک در چشمان پاک و بی گناه کارن و آفرین است.

 تابعیت دو گانه و زرتشتی بودن كارن اساس پاپوش دوزی، بازداشت، بازجویی، حبس، و محکومیت این زوج توسط دستگاه امنیتی سپاه پاسداران و نظام قضایی وابسته به آن، یعنی دادگاه های انقلاب اسلامی، است. چنانچه، تابعیت دوگانه مترادف با جاسوسی در رسانه های عمومی و مجازی تحت امر هیات حاکم تبلیغ می گردد.

حبس و محکومیت برای تابعیت دو گانه
بازداشت و محکومیت کارن به اتهام تابعیت دو گانه نقض حقوق اولیه شهروندان ایران است. محکومیت کارن  و همسرش در راستای آزار و اذیت کلیه اتباع دو گانه در ایران است، که حکومت بازار-موتلفه-سپاه پاسداران، در میدان های اجرائی، مقننه و قضائی و رسانه های جمعی ، آن را تبلیغ نموده و دنبال می نمایند. با این ابزار، تعدی به حقوق ملت سهل تر می نماید و هدف هیات حاکمه از این تهاجم کاملا هویداست.

تبلیغات دولتی و مشی حکومتی علیه تابعیت دوگانه، هویت افراد را به عنوان گناه آنان معرفی می کند. با تهاجم به هویت افراد، مشی مزبور مشابه است با نژاد پرستی یا شوونیسم که نژاد، ملیت و دین، جنسیت و سن افراد را مورد تهاجم قرار می دهد. عشق به همنوع بشر، که به سرزمین های گوناگون تعلق دارند، در مشی حکومتی تبدیل به بی عدالتی، چپاول و تجاوزمی شود. هم نوعی و تشابه ملل متفاوت که در انبوه طبقات عام جوامع متعدد هستند، انکار می گردد. برابری انسان ها، تفاوت های فرهنگی، دینی و ملی، نفی می گردد. در تاریخ قدیم و جدید، از زمان زرتشت تا سعدی، و از حافظ تا امروز، برابری مردم در سراسر جهان حقیقتی پذیرفته است. "بنی آدم اعضای یکدیگرند  که در آفرینش ز یک گوهرند"

 مشی حکومتی علیه تابعیت دوگانه از پایگاه خرد و برابری برخوردار نیست وبه عقل جور در نمی آید. بزرگترین گردهم آئی مسلمانان در مراسم سالیانه حج گرد گردهمآیی تابعیت های گوناگون است. نمی توان گفت اسلام دین کلیه ابناء بشر است و بعد تحت لوای حکومت اسلامی دو یا چند تابعیتی و یا ملیتی را تحت تعقیب، آزار و حبس قرار داد و انتظار داشت که امیال دولت در تعقیب مقاصد و منافع اقتصادی و سودجوئی در این تهاجم بصورت اسرار باقی بماند.

تابعیت دوگانه و دوملیتی در تمام مراحل از پیدایش و تشکیل جمهوری اسلامی تا امروز موجود بوده وهست و خلاف ادعاهای سپاه پاسداران و ملحقات آن را نشان می دهد. کافیست توجه نموده و ببینیم که بنیان گذار جمهوری اسلامی دو ملیتی است و برای بیش از یک دهه در عراق سکونت دارند و با خیزش انقلابی ملت امکان بازگشت به کشور را پیدا می نماید.
در چهار دهه اخیر، بسیاری از رهبران انقلاب اسلامی از جمله اعضای دولت موقت، رئیس جمهور، وزیر خارجه، اعضای کابینه، نمایندگان قوه مقننه و یا قوه قضاییه اتباع دو گانه یا  دو ملیتی بوده و یا هنوز هستند که سابقه زندگی طولانی در عراق، اروپای غربی و یا ایالات متحده را دارند.

یک نمونه از اتباع دو گانه یا دوملیتی در جمهوری اسلامی روحانی ارشد، آیت الله شاهرودی رئیس سابق قوه قضاییه و رئیس فعلی شورای تشخیص مصلحت نظام است. او متولد عراق  بوده و از این رو، دو تابعیتی یا دو ملیتی است و به فکر کسی هم خطور نمی کند که این مشکل یا کمبودی باشد. در طول قرون گذشته بسیاری از روحانیون ارشد شیعه در ایران و عراق اقامت داشته و دارند. نمونه های دیگراخیر، نامزد بازار-موتلفه در انتخابات قبلی ریاست جمهوری است که اولین کنفرانس خبری اعلام حضور در رقابت های انتخاباتی اش را به زبان فرانسه برگزار نموده تا برتری موقعیت دو ملیتی خود را نشان دهد؛ و یا آن دسته از اعضای کادر رهبری که اکنون هم گذرنامه های ایرانی و هم سوری دارند. هدف از "ویچ هانت" در سراسر دنیا شناخته شده است و بگیر و ببند اتباع دو گانه توسط سپاه پاسداران در وسعت و بیرحمی بی سابقه که شاهد هستیم بیانگر بی اعتناعی کامل سپاه پاسداران و بازوی قضایی آن به قانون برابری انسان هاست. 

بازداشت، حبس و آزار و اذیت اتباع دو گانه و یا افراد دو یا چند ملیتی غیرقانونی و نامشروع است که به صرف  تفسیریا تصویب قوانین در مجلس  حقانیت پیدا نمی کند. همان طور که آیین نامه و اجراء علیه لهجه و یا هویت انسان ها توسط حکومت و دستکاه های اجرائی حقانیت ندارد. سپاه پاسداران و دستگاه قضایی وابسته به آن در هر کجا که منافعشان اقتضا کند سخن از دو ملیتی می گویند و به آن متوسل می شوند. علیه دو یا چند ملیتی ها "قانون"  آزار و حبس می نویسند و اجرا می کنند. از طرف دیگر تابع افغانستان و پاکستان را برای کشاندن به جنگ ناحق و سلاخ خانه دیکتاتوری در سوریه با وعده تابعیت ایران برای "دفاع از حرمین" گسیل می کند و اینجا دو تابعیتی جزومحاسن می شود.

از تابعیت دو گانه به عنوان راهکاری برای از بین بردن رقبای سیاسی یا اقتصادی در جناح های رقیب وابسته به دولت که ائتلافی از بازار، موتلفه و سپاه پاسداران است، تحت رهبری روحانیون شیعه استفاده می شود.

کارن و آفرین هرگز مقام دولتی نداشته اند و عضو هیچ نهاد دولتی نبوده اند که مرکز دعواهای هیات حاکم است. همین طور هیچ یک جزو شرکت های بزرگ، اعم از بنیادی یا خصوصی، که بخش لاینفک حاکمیت فعلی است نبوده اند. آن ها تنها یک گالری کوچک هنری (گالری "آن") داشتند که خانم آفرین با در اختیار داشتن مجوزهای  رسمی آن را اداره می کرد. چه دیواری کوتاه تر از یک زوج زرتشتی-اسلامی، دارای "تابعیت دوگانه" و بدین ترتیب هدف آزار و اذیت و تضییقات دستگاه امنیتی قرار می گیرند. بنا به اظهارات 
دادستان "حبس کارن هشداری به کلیه اتباع دو گانه است."

متاسفانه، دولت ایران از اتباع دوگانه به عنوان اهرمی برای مصالحه، باج خواهی و توافق برای "تبادل زندانیان" ایرانی در کشورهای غربی و خلاصی از تحریم ها استفاده کرده است  و تمامی طیف حاکم از سپاه پاسداران گرفته تا کابینه رئیس جمهور روحانی / ظریف در گیر این گونه عملیات هستند. یک طرف حکومت حبس می کند و طرف دیگر حکومت مامور مذاکره برای رفع حبس اعلام می گردد. نمایندگان دولت از تبادل زندانیان در داخل ایران با زندانیان ایرانی در کشورهای خارجی بطور معمول صحبت می کنند. از دیدگاه مقامات ایران، این رفتار نامشروع واکنشی مشروع به اقدامات واشنگتن علیه ایران تلقی می شود. محرومیت میهن پرستان ایرانی از حق شهروندی که به تبعید غیر رسمی میلیون ها ایرانی در خارج منجر شده است، بر خلاف قانون مدنی ایران و عقل سلیم برای دفاع از حاکمیت ملی است. اتباع دوگانه که شهروندان ایران و آمریکا و یا استرالیا و یا کشورهای غربی هستند، بالغ بر میلیون ها نفر است ( ۵ تا ۶ میلیون). (به استناد گزارشی از صندوق بین المللی پول، هر سال ، حدود ۱۵۰ هزار نفر، عمدتا اقلیت ها، متخصصان و تحصیلکرده ها، از ایران مهاجرت می کنند.)

این حقیقت به مذاح بدل شده است که دولت از اتباع دو گانه برای بازگشت، کار و سرمایه گذاری در کشور دعوت می کند؛ اول از آن ها به عنوان شهروندان با ارزش نام می برد، وسپس به جاسوسی محکوم می کند. کارن از زندان می گوید: " برای ما روشن است که  به رغم بیگناهی ، سپاه پاسداران می خواهد از ما استفاده کند تا با صدای رسا بگوید، اتباع دو گانه ای را که با "ما" نیستند (چه در دولت چه خارج از آن) تحمل نمی کند." کارن و آفرین در ۱۵ سال گذشته در ایران زندگی کرده اند و فعالیتشان در گالری آن در ۶ سال گذشته همکاری با هنرمندان بوده است. آن ها با دعوت حکومت در ایران زندگی نمی کنند و زندگی در ایران را حق غیرقابل انکار خود می دانند و در این راستا مطابق با کلیه مقررات موجود عمل نموده اند.

قوانین کهن شاهنشاهی از جمله تابعیت مضاعف
 اولین استفاده از ماده ۹۸۹
دستگاه امنیتی و دادگاه انقلاب بر اساس ماده ۹۸۹ قانون مدنی، در بهمن ماه سال ۱۳۹۶، نه تنها تابعیت ایرانی کارن را لغو می کند بلکه، حکم مصادره و فروش کلیه اموال او را در ایران شامل خانه، اتومبیل و داروندار آن ها را صادر می کند. این حکم ورای هر منطقی است. بر پایه این حکم ، ۴۰ درصد از اموال و دارایی های کارن و آفرین سهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۶۰ درصد سهم "دیگران" است. چنین حکمی را تنها می توان سرقت، فساد و غصب توصیف کرد که در حکم این دادگاه تحت عنوان "قانون" بیان می شود.       

ماده كهن  (١٢٨٠ شمسى)۹۸۹ قانون مدنی ایران در تضاد با ماده ۹۷۶ قانون اساسی فعلی ایران وحقوق اولیه انسان است. این که متعلق به سلطنت خود خوانده پهلوی است توسط رضا شاه برای کسانی تصویب شد که از ترس دیکتاتوری رضاخان به اروپا فرار می کردند تا  اموال آن ها را به نفع خود ضبط کند. برخورد هیات حاکمه فعلی اینست که اگر ماده ۹۸۹ برای رضا خان خوب بوده پس ما هم از آن استفاده کنیم.

پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از قوانین ارتجاعی دوران سلطنت پهلوی پایه قانون مدنی و کیفری ایران در رابطه با حقوق زنان، اقلیت های دینی، اقلیت های ملی، کارگران، کشاورزان و در رابطه با آزادی های سیاسی و مدنی قرار دارد و رسماً و یا بطور محتوائی برخورد هیات حاکمه فعلی را نشان می دهد. این قوانین منسوخ در جمهوری اسلامی ایران با مجازات های شدیدتری همراه می شود. از شلاق تا قطع عضو، نمونه هائی از مجازات هایی است که در نظام قضایی ایران با زیرپا گذاشتن مصونیت عرفی قانون برای انسان ها، به کار گرفته می شود؛ چنانچه حکم ظالمانه شلاق جزو محکومیت کارن و آفرین است.

 تابعیت کشور ایران حق مسلم هر ایرانی است. تابعیت دو گانه، سه گانه، یا هرچند، نیزجرم نیست و لذا محکومین نامبرده کاملا از این سلسله اتهامات مبرا هستند. واگرهدف گرفتن داروندارآن هاست تصویری که دستگاه امنیتی و پلیسی سپاه پاسداران از ثروت "سرشار" کارن و آفرین ساخته است، دروغ و ساختگی است

به دلیل مصالح سیاسی و مالی نباید از حق اکتسابی افراد ولو دارندگان تابعیت مضاعف غافل شد و نمی‌توان هیچ‌کس را از حق مالکیت خود بر اموالش محروم کرد زیرا، منع افراد از حق مالکیت با قواعد حقوقی، شرعی و بین المللی سازگار نیست. حال اگر می خواهید چنین قانونی را درجمهوری اسلامی به اجرا بگذارید، اعلام بفرمایید تا تکلیف روشن شود.  اجازه بفرمایید کارن وآفرین از ایران خارج شوند.

حبس و محکومیت برای اقلیت دینی بودن
در تاریخ معاصر ایران از روش های متعددی برای گرویدن زرتشتی ها به دین اسلام استفاده شده است. مضافا، متحمل پرداخت مالیات های دینی سنگین، یا جزیه می شوند. اشتغال دائم و کسب برای آن ها دشوار است. از این رو، بسیاری از هم کیشان زرتشتی جهت رهائی از فشارهای دائمی علیه خود مجبور به گرویدن به اسلام می شوند.  جزیه که اواخر دهه قرن نوزدهم میلادی، در دوران قاجار، ملغی شد، بار دیگر، پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، به شکلی غیر رسمی به مورد اجرا گذاشته شد. با فساد حاکم در دستگاه مالیاتی ایران، حتی برخی اوقات دو یا سه برابر ارقام رسمی اعلام شده از زرتشتی ها جزیه اخذ می شود زیرا، سهم "دیگران" نیز باید پرداخت شود.

در ایران که دین رسمی دولتی شیعه است، پیروان زرتشتی، کلیمی، مسیحی، شیخیه، بهایی، صوفی و سنی از حقوق حداقلی برخوردارند. این رویه، کماکان، در دوران انقلاب اسلامی نیز که اقلیت های دینی شهروندان درجه دو تلقی می شوند، ادامه دارد. در قانون مدنی شرع، که دولت ایران اجرا می کند، پیروان اقلیت های دینی از حق ادای شهادت در دادگاه ها محرومند. جمهوری اسلامی ایران در بدو تاسیس به اقلیت های دینی دستور داد تا با نصب تابلویی برسر در محل کسبشان تعلق خود را به اقلیت های دینی مشخص کنند.  در سال های اخیر، بسیاری از زرتشتی ها حتی به علت صحبت در باره دینشان بازداشت می شوند. در یزد، زرتشتی ها حق استفاده از استخرهای عمومی را ندارند. عضو یک اقلیت دینی اگر درگیر مجادله ای با یک مسلمان شود، می تواند متحمل مجازات تا اعدام شود. در بیشتر قرن بیستم بازرگانان و تجاری که پیروان اقلیت های دینی بودند اگر می خواستند در بازار، کانون فعالیت های اقتصادی، فعالیت کنند باید به دین اسلام می گرویدند. از طرف دیگر،  مسلمانی که پیرو ادیان دیگر شود مستحق مجازات تا اعدام است.

دين زرتشت در ایران آيىنى هزاران ساله است که در منطقه ریشه دارد. اما این اقلیت مذهبی درهزاره اخیر متحمل تبعیض مستمر ومورد آزار و اذیت قرارگرفته است. زرتشتی ها شهروند درجه دو، نجس، و کثیف تلقی می شوند. تضییقات علیه خانواده ما که زرتشتی هستیم سابقه دارد. سپاه پاسداران و دستگاه امنیتی اجازه ندادند برادر بزرگمان، پروفسور کسری وفاداری فقید، با کسب ۹۰ درصد  رای زرتشتیان به عنوان نماینده زرتشتیان به مجلس شورای اسلامی راه یابد.

اخیرا با جلوگیری از شرکت نماینده زرتشتی در شورای شهر یزد، که قبل از برجام و جنگ سوریه، عضو شورا مزبور بوده و در دوره اخیر، دو سال پیش، از شرکت او در شورای شهر جلوگیری می شود. وضعیت اقلیت دینی درایران به طور عام بدتر می باشد.

در جمهوری اسلامی ایران پیرو اقلیت دینی بودن کافیست تا فرد از حقوق اولیه انسانی محروم شود و در سلول انفرادی پلیس سیاسی به رهبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محبوس بماند.

کارن و آفرین در حریم خصوصی خانه خود زندگی می کردند.  ماموران سپاه پاسداران خانه کارن وآفرین را در زمان بازداشت غارت کردند. هر خانواری در ایران، به ویژه، یک زرتشتی  می تواند در معرض چنین تهاجمی، به دلایل مشابه، گناهکار شناخته شود.

از دیدگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصاحب دارایی ها و املاک زرتشتی ها مال حلالی است که همانند غنائم بدست آمده می بایست بین غاصبان تقسیم شود.

پیروی از اقلیت های دینی جرم نیست. دولت باید ترویج تضقییات،  فشار و سرکوبی اقلیت های دینی و غیر شیعیان و شهروندان سکولار را متوقف کند. انسانیت و آزادی و حاکمیت قانون حکم می کند که از حقوق اقلیت های دینی محافظت شود و هیچ شهروندی برای نژاد،  قومیت و یا دینش مجازات نشود.

قرار است نظام قضایی از حقوق اقلیت های دینی محافظت کند اما، بازداشت،  حبس و محکومیت کارن وآفرین خلاف آن را نشان می دهد.

آزادی کارن و آفرین و تامین جان و امکانات زندگی برای آنان
خانواده کارن و آفرین
آزادی کارن و آفرین نیاز آنی است. لیکن آزادی این دو زندانی پایان ماجرا نیست.  تجربه نشان داده که زندگی  کارن در خارج از زندان بدون خطر نیست. کما اینکه طرفداران دستگاه امنیتی در فضای مجازی گفته اند که در صورت آزادی کارن خودشان ایشان را به قتل خواهند رساند.

خانواده کارن برای عشق به کشورشان و محبت به انسان ها شناخته شده اند.

گشتاسب فیروزگر، پدر بزرگمان، مهندس حفر چاه و قنات و برقکار حرفه ای بود. بعضی از زمین هایی را که در طول زندگی اش در دامنه کوه البرز و ونک رویشان کار کرده بود خریده که در سال های توسعه و گسترش شهرتهران ارزش بیشتری یافت. گشتاسب فیروزگر مرد مهربان و خیرخواهی بود. وي بیمارستان معروف فیروزگر را پایه گذاری کرد ودر سال ۱۳۳۳آن را وقف نیازمندان بی بضاعت کرد. پس از فوت او مادرمان مهرانگیز فیروزگر که ماما بود به نمایندگی از خانواده فیروزگر عضو هیات مدیره این بیمارستان شد. او همچنان به کار مامایی  نیز ادامه داد و زندگی اش را وقف کمک به زنان نیازمند در تهران و دیگر شهرهای ایران کرد.

مهرانگیز فیروزگر، مادرمان، کشورش را دوست داشت. دردوران رژیم شاه به دلیل زن بودن و زرتشتی بودنش واینکه خود صاحب خانه بود یکی ازونکی ها قصد جان او را می کند و در روز روشن درمیدان ونک چاقو در پهلویش فرو می کند که خشبختانه بخیر می گذرد. روزی که شاه کشور را ترک کرد مادرمان شیرینی و گل بین همسايه ها پخش کرد. گرچه  او بعدا برای زرتشتی بودنش ۷ ماه زندانی و متحمل پرداخت جزیه شد، اما کماکان مملکتش را دوست داشت و  به زندگی در ایران ادامه داد.

 پروفسورکسری وفاداری، برادر بزرگمان، همانند دیگر اعضای خانواده در انقلاب ۱۳۵۷علیه دیکتاتوری شاه شرکت کرد. رویای کسری کار در میان جوانان ایرانی و هم کیش های زرتشتی بود. او در سال های اولیه انقلاب استادیار دانشگاه ملی سابق (شهید بهشتی) بود. کسری در روزهای اول انقلاب که به همراه خانواده اش در مزرعه کوچک خانوداگی خارج از تهران در منطقه سعید آباد زندگی می کرد، در دفاع ازانقلاب عضو بسیج منطقه شد، اما به دلیل زرتشتی بودن او را اخراج کردند.

کسری در سال های بعد کرسی استادی در دانشگاه نانتر در پاریس را به عشق وطن ترک کرد و به ایران بازگشت. او با تشکیل گروه های مطالعه در زمینه موسیقی و هنر به جوانان ایرانی برای فهم تاریخ و ریشه هایشان کمک کرد. جوانانی که در این برنامه های آموزشی شرکت می کردند، قدردان او بودند.

کسری در سفری به پاریس برای دیدار خانواده اش به ضرب چاقویی که به قلبش فرو رفت، کشته شد. جرم کسری  عشق به وطن و رفتن به جستجوی ریشه هایش و تحقیق درباره دین زرتشت بود. قاتل یک ایرانی بود که سابقه در سپاه پاسداران داشت. در قانون شرع در ایران عضو یک اقلیت دینی اگر به دست مسلمانی کشته شود،  فدای اسلام است.

چرا کارن وآفرین ؟

کارن وفاداری، در خانواده ای زرتشتی در ایران متولد شد. او سه فرزند، دو پسر و یک دختر، دارد که در ایالات متحده زندگی می کنند. فرزندان کارن نگران پدرشان هستند و آرزوی دیدن او را دارند.
کارن ۱۵ سال پیش در سفری که برای مراقبت از مادر پیرمان از آمریکا به ایران آمده بود آفرین را ملاقات کرد. آنها درایالت نوادا در آمریکا ازدواج کردند

آفرین آرشیتکت است و گالری هنری آن در تهران را اداره می کند. این گالری هنری با هدف تشویق هنرمندان جوان و ترویج هنر و فرهنگ غنی کشورمان تاسیس شد. آفرین و کارن، همچنین، موسسان انتشارات هوخت، "نگارستان آن" هستند که با مجوز وزارت ارشاد اسلامی با هدف تشویق و ترویج فرهنگ ایران در داخل و خارج از کشور فعالیت کرده است.

دولت ایران پس از تاسیس جمهوری اسلامی ایران در ۱۳۵۷ مصادره املاک اقلیت ها را در دستور کار گذاشت. این سیاست و رویه تا به امروز ادامه دارد که، گواه آن حبس کارن و آفرین و مصادره اموال آن ها است.

کارن پس از سال ها موفق شد حکم تخلیه سپاه پاسداران را از  یک ساختمان اداری موروثی از دادگاه را بگیرد. سپاه پاسداران این ساختمان را  که از اوائل انقلاب درتصرف و اجاره جهاد سازندگی بود به زورتصرف و اشغال کرد و زمانی که حکم تخلیه آن ها صادر شد، کارن را بازداشت کردند و او با انواع اتهام ها مواجه شد.

کارن و آفرین زندگی خود را وقف ترویج هنر و فرهنگ ایران درایران ودر سطح بین المللی کرده اند و برای تلاش و همتشان از احترام برخوردارند.

چگونه می توان کمک کرد؟
کارن و آفرین بیگناهند و هیچ عمل خلافی انجام نداده اند.
تمامی اتهامات ساختگی باید پس گرفته شود. کارن و آفرین باید بلافاصله آزاد شوند.
این فراخوان برای آزادی فوری کارن و آفرین را پخش کنید تا همه حقیقت را بدانند.
تمامی آن هایی که خواهان حقوق مدنی، آزادی هنری، حقوق اقلیت ها، صلح و حق تعیین سرنوشت برای ایران هستند، تمامی خانواده ها، هنرمندان، هر کجا که هستید، به هر زبانی که سخن می گویید، لطفا، نامه های حمایت خود را بنوسید و خواستار رفع اتهامات بی اساس علیه کارن وآفرین شوید. خواستار آزادی فوری کارن وفاداری و آفرین نیساری شوید.
کارن و آفرین را آزاد کنید.

کاته وفاداری
ژوئن ۲۰۱۸